سلام علمدار
چه سازم به خاری که در دل نشیند
بسم رب الشهدا والصدقین
سلام ای سردار دلها سلام نور چشم آقا سلام علمدار انقلاب سلام ای مالک اشتر انقلاب ای پدر فرزندان شهید
از دست خدا عسل گرفته قاسم ،آوازه بی بدل گرفته قاسم، یک لحظه دلم رفت حرم دیدم که،ارباب تورا بغل گرفته قاسم
ازوقتی این خبررا شنیدم اصلا باورم نمی شودهنوز رفتنت را باور نمی کنم سردار خیلی زیبا رفتی سردار دلها در شهر خونین کربلا چندماه پیش برای قاسم امام حسین نوشتم و اکنون از قاسم علی می نویسم از علمدار حسین نوشتم و اکنون از علمدار علی،علمدار چه زیبا رفتی اربا اربا شدنت ارثیه قاسم و دست بریده ات ارثیه علمدار بود تو نور چشم آقا بودی .
چگونه برایت بنویسم وقتی دستم به نوشتن نمیرود سردار تو قوت قلب ملت بودی رفتی ولی چه زود هنوز ملت و کشور به تو نیاز داشت ،درسته رفتی پدر ولی تفنگ پدری باقیست همچنان
کودکان چه میکشند از نبودت،دخترانت چگونه این غم بزرگ را با صبوری تحمل کنند
سوختی در آتش کینه پدر،حال تنها مانده یک ملت پدر ،علمدارانی خواهند آمد سردار ،علمت بر زمین نخواهند ماند
ریخته شدن خونت بی جواب نخواهد ماند و انتقام ریخته شدن خونت را خواهیم گرفت
رفتنت با افتخار بود سردار به آرزوی دیرینه خود رسیدی حالا پیش حاج اکبر هستی و خوشحال دیگر اشک نمی ریزی برای دلتنگی و دوری حاج اکبر حالا کنار او هستی و به ارزویت رسیدی مطمعن باش انتقام خون ریخته شده تورا از ترامپ این شیطان خاور میانه خواهیم گرفت تا آخرین قطره خون پشت رهبر خواهیم ماند و راه تورا ادامه خواهیم داد.
رفتی مثل قاسم حسین مثل علمدار حسین بازهم جایه شکرش باقیست انگشترت را به غارت نبردن ،نه تنها عزیز دل جهانی عزیز دل معبود هم هستی مثل قاسم و عباس رفتی در بغل حسین بن علی.
دلنوشته:فاطمه رحیم زاده